در نقل مردم هورامان معروف است که اسم پیرشالیار سید مصطفی بوده و ازسادات هستند. در شجره نامه ی معتبر سادات روستای کلجین که خود را نوادگان پیرشالیار میدانند نسب وی چنین آمدهاست: سید مصطفی، ابن سید معروف، ابن سید بابیل، ابن سید مسعود، ابن سید سلیمان، ابن سید فضل الله، ابن سید محمد، ابن سید محمد، ابن سید حسین، ابن سید احمد، ابن سید علی العریضی، ابن سید (الامام) جعفر صادق، ابن الامام محمد باقر، ابن الامام زین العابدین، ابن الامام حسین، ابن الامام الهمام علی ابن ابی طالب و فاطمه الزهراء ، ورده الرسول المختار سیدنا. که با احتساب این شجره نامه وهمچنین حضور درحلقه ی مریدان شیخ عبدالقادر گیلانی که تاریخ نگار کُردماموستاعبدالکریم مدرس در کتاب(( بنەماڵەی زانیاران)) به آن اشاره کردهاست وی در سده ی ۶ هجری زندگی کردهاست. از جمله این کرامات که درباره او روایت میکنند ماجرای شفا یافتن «شاه بهار خاتون» دختر شاه بخارا است که «پیر شالیار» به لطف خدا او را شفا میدهد. ماجرا از این قرار بودهاست که «شاه بهار خاتون» کر و لال است و تمام طبیبان از مداوای او عاجز می مانند تا اینکه آوازه «پیر شالیار اورامی» به بخارا می رسد. پادشاه بخارا هم شرط کردهاست که هر کسی دخترش را شفا دهد او را به عقد وی درمی آورد؛ بالاخره عموی پادشاه با عدهای از اطرافیان پادشاه به سمت اورامان به راه می افتند تا دختر را به نزد «پیر شالیار» ببرند. وقتی که نزدیک روستای «اورامان تخت» می رسند گوشهای دختر بهطوری آنی شنوا می گردند و وقتی هم به نزدیکیهای خانه «پیر شالیار» می رسند صدای نعره دیوی توجه آنها را جلب میکند و سریع دیو از تنورهای که هم اکنون اهالی به آن «تنوره دیوها» می گویند و نزدیک خانه «پیر شالیار» هست، بر زمین می افتد و کشته میشود، در این اثنا زبان «شاه بهار خاتون» هم باز میشود و شروع به صحبت کردن میکند. پادشاه دخترش را به عقد وی در میآورد و مردم جشن عروسی بزرگی برای پیرشالیار و بهار خاتون برپا میکنند که مراسمی که امروز برگزار میشود سالگرد همان روز است.
(8/9/2018)